پيام
+
سلام دوستان کسي اينجا هست که *فلسفه* بدونه......
در مورد علم حصولي و علم حضوريه.......
سوالش ذهنمو مشغول کرده ......
کمکککککککککککککککککککک
کسي نيست؟؟؟؟؟؟؟؟

لبخند هاي خاک&
91/11/16
ترنم حضور
سلام بپرس اگه بتونم کمکتون مي کنم...
لبخند هاي خاک&
سوالم اينه همه ي علوم بر اساس علم حضوري حاصل مي شن...يعني تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نميشه......ما نسبت به خدا تا حدودي علم داريم.وقتي ما خدا رو نمي بينيم چه طوري نسبت بهش علم حضوري پيدا مي کنيم؟؟؟؟؟؟؟
ترنم حضور
اول يه چيزي بگم که هرچي بگم نظرات خودمه اگه اشتباه بودن يا قبولشون نداشتي مساله اي نيست ... ببين هر چيزي که ديده نميشه قرار نيست که نباشه ... من ادعا ميکنم که انسان سالم هستم و ميگم عقل دارم ولي با هزارن عمل جراحي هم اين ادعاي من ثابت نميشه مگه با نشونه هاش ...
ترنم حضور
نشونه هاشم اعمال و رفتارمه درسته ... خدا هم ديده نميشه اما نشونه داره ...يکي از نشونه هاش خود شما هستي ...
شهريار کوچه ها
*.يعني تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نميشه* ..... اين يعني رو از کجا اورديد؟ ......
ترنم حضور
آخه من يه آدمه کوچيک يه کار ساده که بخوام انجام بدم هزاربار زير و روش ميکنم که عيب نداشته باشه... اون وقت همين انسان اجزاي بدنش اينقدر پيچيده است چه جوري ميتونه خودش به وجود بياد ...شما تصميم بگير يه غذاي خوشمزه درست کني بعد وسايلشو بذاريد جلو ولي ندوني چيکار بايد بکني خودشون خود به خود درست ميشن ....؟!
شهريار کوچه ها
علم حصولي حضور صورت معلوم نزد عالم هست ولي حضوري حضور نفس معلوم نزد عالم هست ..... اميد وارم مورد بازي چه قرار نگرفته باشم چون سوالتون ........ اگه فرق بين اين دو رو خونده بوديد جوابتونو ميگرفتيد
ترنم حضور
در اصطلاح فلسفي علم بر دو گونه است : علم حضوري و علم حصولي . علم حضوري يعني علمي که عين واقعيت معلوم پيش عالم ( نفس يا ادراک کننده ديگري ) حاضر است و عالم شخصيت معلوم را مي يابد ، مانند علم نفس به ذات خود و حالات وجداني و ذهني خود .
ترنم حضور
علم حصولي يعني علمي که واقعيت معلوم پيش عالم حاضر نيست ، فقط مفهوم و تصويري از معلوم پيش عالم حاضر است ، مثل علم نفس به موجودات خارجي از قبيل زمين ، آسمان ، درخت ، انسانهاي ديگر ، اعضاي بدن خود شخص ادراک کننده .
ترنم حضور
در علم حضوري مطابق تعريف بالا علم و معلوم يکي است يعني وجود علم عين وجود معلوم است و انکشاف معلوم پيش عالم به واسطه حضور خود معلوم است در نزد عالم و از اين جهت اين علم را “ حضوري “ مي نامند به خلاف علم حصولي که واقعيت معلوم غير از واقعيت علم است و انکشاف معلوم پيش عالم به واسطه مفهوم يا تصويري است که از وي در پيش خود دارد و به عبارت ديگر به واسطه حصول صورتي است از معلوم در نزد عالم .
لبخند هاي خاک&
جناب شهريار کوچه هااين جمله که تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نمي شه رو توي فلسفه ي سال چهارم نوشته اگه صفحه شم بخواين بهتون ميگم....ولي من منظورتونو از اين که بازي قرار نگرفته باشين رو متوجه نشدم خوب سوال داشتم ديگه...
لبخند هاي خاک&
طبق تعريفي که من خوندم علم حصولي صورت ذهني اشيا است و علم حضوري همين صور ذهني بي واسطه و مستقيم هست....حالا من سوالم اين بود که يک انسان چه طور ميتونه نسبت به خدا علم داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟؟مگر اينکه تا حدودي بتونيم نسبت به نشانه هاي خدا علم پيدا کنيم....غير از اينه؟؟
لبخند هاي خاک&
بابت نظرات و راهنميي هاي خوب بزرگواران واقعا ممنونم.....
شهريار کوچه ها
فطرت خدا جو ....
لبخند هاي خاک&
بله اين نظر رو قبول دارم ولي يعني انسان نمي تونه نسبت به خدا علم هر چند اندک اشته باشه؟؟؟؟
شهريار کوچه ها
يعني تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نميشه / متوجه اين جمله بودم .... شما که فلسفه خونديد مگه اينو نشنيديد من من .....
لبخند هاي خاک&
چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟متوجه نشدم
شهريار کوچه ها
علامه طباطبايي مي گفتند منطق مي خونم تا فلسفه بفهمم و فلسفه مي خونم تا کلام بفهمم ..... موضوع علم کلام چيه ؟ طبق نظري که قبول داريد هست.....
شهريار کوچه ها
هر قدر معرفت بالا رود عبادت زياد مي شود .....
لبخند هاي خاک&
فعلا شب بخير ايشاا... تا فردا
نقش آفرين
اوووووو ترنم حضور هم دست خوش داره ها
لبخند هاي خاک&
در آخر کلام چي شد؟؟؟؟؟؟؟؟ما مي تونيم نسبت به خدا علم داشته باشيم يا نه؟؟؟؟؟؟؟جناب شهريار.......
لبخند هاي خاک&
جناب ذوالقدري همه مون توي زندگي از فلسفه استفاده مي کنيم فقط شايد به اسم ندونيم.../جناب نقش آفرين دانش اين بزرگواران بسيار بالا و غير قابل انکاره.......واقعا احسنت مي گم بهشون
لبخند هاي خاک&
من يه سوال ديگه هم داشتم اگه مزاحم وقتتون نمي شم بپرسم.......بپرسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟