شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ سلام دوستان کسي اينجا هست که *فلسفه* بدونه...... در مورد علم حصولي و علم حضوريه....... سوالش ذهنمو مشغول کرده ...... کمکککککککککککککککککککک کسي نيست؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام بپرس اگه بتونم کمکتون مي کنم...
سوالم اينه همه ي علوم بر اساس علم حضوري حاصل مي شن...يعني تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نميشه......ما نسبت به خدا تا حدودي علم داريم.وقتي ما خدا رو نمي بينيم چه طوري نسبت بهش علم حضوري پيدا مي کنيم؟؟؟؟؟؟؟
اول يه چيزي بگم که هرچي بگم نظرات خودمه اگه اشتباه بودن يا قبولشون نداشتي مساله اي نيست ... ببين هر چيزي که ديده نميشه قرار نيست که نباشه ... من ادعا ميکنم که انسان سالم هستم و ميگم عقل دارم ولي با هزارن عمل جراحي هم اين ادعاي من ثابت نميشه مگه با نشونه هاش ...
نشونه هاشم اعمال و رفتارمه درسته ... خدا هم ديده نميشه اما نشونه داره ...يکي از نشونه هاش خود شما هستي ...
*.يعني تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نميشه* ..... اين يعني رو از کجا اورديد؟ ......
آخه من يه آدمه کوچيک يه کار ساده که بخوام انجام بدم هزاربار زير و روش ميکنم که عيب نداشته باشه... اون وقت همين انسان اجزاي بدنش اينقدر پيچيده است چه جوري ميتونه خودش به وجود بياد ...شما تصميم بگير يه غذاي خوشمزه درست کني بعد وسايلشو بذاريد جلو ولي ندوني چيکار بايد بکني خودشون خود به خود درست ميشن ....؟!
علم حصولي حضور صورت معلوم نزد عالم هست ولي حضوري حضور نفس معلوم نزد عالم هست ..... اميد وارم مورد بازي چه قرار نگرفته باشم چون سوالتون ........ اگه فرق بين اين دو رو خونده بوديد جوابتونو ميگرفتيد
در اصطلاح فلسفي علم بر دو گونه است : علم حضوري و علم حصولي . علم حضوري يعني علمي که عين واقعيت معلوم پيش عالم ( نفس يا ادراک کننده ديگري ) حاضر است و عالم شخصيت معلوم را مي يابد ، مانند علم نفس به ذات خود و حالات وجداني و ذهني خود .
علم حصولي يعني علمي که واقعيت معلوم پيش عالم حاضر نيست ، فقط مفهوم و تصويري از معلوم پيش عالم حاضر است ، مثل علم نفس به موجودات خارجي از قبيل زمين ، آسمان ، درخت ، انسانهاي ديگر ، اعضاي بدن خود شخص ادراک کننده .
در علم حضوري مطابق تعريف بالا علم و معلوم يکي است يعني وجود علم عين وجود معلوم است و انکشاف معلوم پيش عالم به واسطه حضور خود معلوم است در نزد عالم و از اين جهت اين علم را “ حضوري “ مي نامند به خلاف علم حصولي که واقعيت معلوم غير از واقعيت علم است و انکشاف معلوم پيش عالم به واسطه مفهوم يا تصويري است که از وي در پيش خود دارد و به عبارت ديگر به واسطه حصول صورتي است از معلوم در نزد عالم .
جناب شهريار کوچه هااين جمله که تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نمي شه رو توي فلسفه ي سال چهارم نوشته اگه صفحه شم بخواين بهتون ميگم....ولي من منظورتونو از اين که بازي قرار نگرفته باشين رو متوجه نشدم خوب سوال داشتم ديگه...
طبق تعريفي که من خوندم علم حصولي صورت ذهني اشيا است و علم حضوري همين صور ذهني بي واسطه و مستقيم هست....حالا من سوالم اين بود که يک انسان چه طور ميتونه نسبت به خدا علم داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟؟مگر اينکه تا حدودي بتونيم نسبت به نشانه هاي خدا علم پيدا کنيم....غير از اينه؟؟
بابت نظرات و راهنميي هاي خوب بزرگواران واقعا ممنونم.....
فطرت خدا جو ....
بله اين نظر رو قبول دارم ولي يعني انسان نمي تونه نسبت به خدا علم هر چند اندک اشته باشه؟؟؟؟
يعني تا علم حضوري نباشه علم حصولي ايجاد نميشه / متوجه اين جمله بودم .... شما که فلسفه خونديد مگه اينو نشنيديد من من .....
چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟متوجه نشدم
علامه طباطبايي مي گفتند منطق مي خونم تا فلسفه بفهمم و فلسفه مي خونم تا کلام بفهمم ..... موضوع علم کلام چيه ؟ طبق نظري که قبول داريد هست.....
هر قدر معرفت بالا رود عبادت زياد مي شود .....
فعلا شب بخير ايشاا... تا فردا
اوووووو ترنم حضور هم دست خوش داره ها
در آخر کلام چي شد؟؟؟؟؟؟؟؟ما مي تونيم نسبت به خدا علم داشته باشيم يا نه؟؟؟؟؟؟؟جناب شهريار.......
جناب ذوالقدري همه مون توي زندگي از فلسفه استفاده مي کنيم فقط شايد به اسم ندونيم.../جناب نقش آفرين دانش اين بزرگواران بسيار بالا و غير قابل انکاره.......واقعا احسنت مي گم بهشون
من يه سوال ديگه هم داشتم اگه مزاحم وقتتون نمي شم بپرسم.......بپرسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لبخند هاي خاک&
رتبه 0
0 برگزیده
889 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
لبخند هاي خاک& عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top